اگر علاقمند به یادگیری این ساز هستید میتوانید در آموزشگاه راه صبا زیر نظر استاد ایوب سعیدی آن را بیاموزید. اگر به دنبال یک آموزشگاه موسیقی در تهران با اساتید با تجربه هستید ما به شما این آموزشگاه را معرفی میکنیم.
قصد داریم در این نوشته راجع به ساز دوتار با شما صحبت کنیم. یکی دیگر از سازهای زهی است که دلیل نامگذاری آن دقیقا با ساختار این ساز یک مفهوم را میرساند. یعنی این ساز دارای دو تار است که قدمتی کهن در ایران زمین دارد. در ادامه تاریخچه ساز دوتار را برای شما میگوییم.
این ساز در ایران و کشورهای آسیای مرکزی محبوبیت خاصی دارد. اما زادگاه آن به کشور ایران باز میگردد. نمونههایی از تصاویر این ساز در به صورت حجاری شده در طول تاریخ ایران مشاهده شده است.
برای نواختن این ساز از پنجه استفاده میشود و مانند تار و سه تار نمیتوان از مضراب و ناخن برای نواختن آن استفاده کرد. معمولا برای نواختن آن از دو انگشت شست و انگشت سبابه استفاده میکنند. البته در برخی از ناحیهها از دیگر انگشتان دست نیز برای نواختن بهره میگیرند. نوازنده برای نواختن دو راه دارد. یکی نواختن تارها به طریقی که نوک انگشتان با صفحه ساز برخورد نکند که در این صورت صدای شنیده شده صدای ظریفی است. در نوع دیگری علاوه بر برخورد انگشتان به سیم، به صفحه ساز هم برخورد دارد که صدای بینظیری از آن شنیده میشود.
این باعث افتخار است که چنین سازی زادگاه ایرانی دارد. جلوه ظاهری این ساز ساده است. یک کاسه گلابی شکل چوبی با دستهای باریک که پردهها و سیم بر روی آن نصب شده است. اما اگر بخواهند آن را تزیین کنند قسمت دسته آن را با سنگ فیروزه یا استخوان شتر زیباتر میکنند. این کار بیشتر در استان خراسان انجام میشود. چوب استفاده شده برای ساخت این ساز، چوب درخت توت، گردو، زردآلو یا عناب است. در قسمت داخلی کاسه آن حفرههایی وجود دارد که تضمین کننده صدای ناب ساز میشود. در صورتی که این حفرهها در اثر رطوبت تغییر شکل دهند، صدای اولیه و با کیفیت از ساز به گوش نمیرسد.
در گذشتههای دور چوب این ساز را با روشهایی به شکل پوک درآورند تا صدای بهتری از آن به گوش برسد. یکی از این روشها قرار دادن چوب ساز درون آهنگ بود.
امروزه دو رشته سیم فی بر روی این ساز نصب میشود، اما در گذشتههای دور از ابریشم برای ساخت سیمهای آن استفاده میشد. همانطور که گفتیم این ساز دارای دو تار است. یکی از آنها صدای بمتری دارد و دیگری به عنوان صدای زیر استفاده میشود.
بسیاری بر این باورند که این ساز برای اولین در قسمت خراسان شمالی به محبوبیت رسید. قدمت آن به چند هزار سال پیش باز میگردد. البته این ساز در نواحیهای دیگری از کشورمان نیز نواخته میشد.
بسیاری از موسیقیدانها این ساز را مادر تنبور و سه تار میدانند. این ساز در گذشتههای دور در خراسان شمالی اهالی روستا را به دور هم جمع میکرد تا برای شنیدن نوای این ساز به گوش بنشینند.
دوتار در شهرهای دیگری مانند نیز ساز محبوبی است. اما در هر نقطه صدای به خصوصی از این ساز به گوش میرسد. اما اصول ساخت این ساز در هر منطقه به یک شکل است. به طور کلی دوتار در قسمت شمالی و شرقی ایران طرفداران بیشتری دارد. این ساز علاوه بر خراسان شمالی در شهرهای ساری، علی آباد کتول، گلستان و ترکمن صحرا هم رواج دارد. دوتار در قسمتهای شمالی و شرقی ایران دارای تفاوتهایی هست. یکی از تفاوتهای آشکار در این دو منطقه تعداد پردههای دسته ساز است. تعداد پردههای این ساز در منطقه خراسان شرقی هشت پرده و در قسمت خراسان شمالی تعداد یازده پرده بر روی دسته ساز مشاهده میشود.
هنر موزیسین سبکهای تلفیقی این است که سازهای موسیقی را محدود نداند. جدا از این که هر سازی برای خود یک مبدا ساختی دارد، بتواند آن را با هم به یک هماهنگی زیبا برساند. شما میتوانید انواع سازهای سنتی و پاپ را در آموزشگاه راه صبا که یکی از بهترین آموزشگاه موسیقی در تهران است را بیاموزید.
موسیقی هم مانند هر هنر دیگری سبکهای متنوعی دارد. یکی از حسهای ۵ گانه ما شنیدن که موهبتی برای گوش دادن موسیقی است. برای این هنر تنها شنیدن کافی نیست. باید درک درستی از موسیقی داشته باشیم. سلیقه هر فردی شنیدن سبک یا سبکهای خاصی را انتخاب میکند. اگر هر یک از این سبکها را باهم استفاده کنیم و یک موسیقی ترکیبی ایجاد کنیم، در واقع موسیقی تلفیقی ایجاد کردهایم.
آهنگساز در پشت ساخت یک قطعه موسیقی آن هم به روش تلفیقی حتما هدفی در پیش دارد. اگر به این هدف پی ببرید گوش دادن به نواهای تلفیقی برایتان جذابتر از گذشته میشود و موسیقی دریچه جدیدی به رویتان باز میکند.
ممکن است دو ساز برای دو کشور متفاوت و دو فرهنگ کاملا متضاد برای یک قطعه موسیقی انتخاب شود. اما برای پدید آوردن یک آثار تلفیقی زیبا باید به صورت هوشمندانه برخورد کرد و از دل آن تشابههایی را ایجاد کرد.
این نوع موسیقی نام دیگری هم دارد؛ موسیقی فیوژن. کلمه فیوژن به معنی پیوستگی و ترکیب، به سادگی مفهوم این سبک از موسیقی را میرساند. تاریخچه موسیقی فیوژن به حدود ۵۰ سال پیش بازمیگردد. در آن سالها عدهای از موزیسینها این کار را با ساز جاز کردند. بداهه نوازی باعث شد آنها ساز جاز را به طوری بنوازند که با سبکهای متفاوت مانند بلوز، راک و … هماهنگی داشته باشد. به این ترتیب توانستند چند سبک را با هم تلفیق کنند و یک سبک جدید خلق کنند.
آنها به این سبک ابداعی جاز فیوژن میگفتند، چون برای ساز یک قطعه از سازهای الکتریکی استفاده میکردند و حضور سازهایی مانند پیانو در آن کاربردی نداشت.
بعد از این که موسیقی با سبک جاز فیوژن بین شنوندگان و موسیقیدانها محبوب شد، این روش برای سبکهای دیگر هم مورد استقبال قرار گرفت. از آن پس هر وقت برای یک قطعه موسیقی از دو یا چند سبک موسیقی استفاده میشد به آن موسیقی فیوژن یا تلفیقی گفتند. این اتفاق یک رویکرد جدید در دنیای موسیقی به حساب میآمد.
به تازگی شاهد وارد شدن این سبک به موسیقیهای ایرانی هستیم. این موسیقیها اگر به صورت هنرمندانه خلق شوند تبدیل به یک شاهکار میشوند. امروزه در گروههای موسیقی ایرانی راجع به این سبک موسیقی تلاشهای فراوانی میشود. گروه دنگ شو یکی از گروههای موسیقی بود که اثرات خود را به صورت موسیقی تلفیقی به گوش مردم میرساند. گروههای دیگری هم این کار را انجام دادند و بازتاب خوبی از این ماجرا دریافت کردند.
اگر در سطح حرفهای هستید و میخواهید اثری متفاوت خلق کنید لازم است به تمامی ویژگی سبکهای متنوع موسیقی تسلط داشته باشید. علاوه بر این شما باید قابلیتهای سازهای موسیقی را بدانید و آنقدر توانمند در این امر باشید تا بتوانید چند فرهنگ موسیقی را در هم پیچ و تاب دهید و یک اثر هنری بی نظیر به دست آورید. اثری که هر شخصی با شنیدن آن به فرهنگهای مختلف موسیقی هم علاقمند شود.
با این روش خیلی از افراد موسیقی سنتی و موسیقی پاپ را با هم به تلفیق در میآورند. ممکن است شنونده علاقه چندانی به موسیقی سنتی نداشته باشد و به همین دلیل با این سبک غریبه باشد. در صورتی این اثر با سبک تلفیقی به دل شنونده بنشیند، ذهن او را کنجکاو میکند تا بیشتر از این سبک اطلاعات به دست آورد. به همین واسطه بسیاری از افراد با سبک سنتی و فرهنگ کهن ایرانی آشنا شدند و دایره سلایق آنها در موسیقی گسترش یافت.
نام جوزپه وردی بر تارک اپرا میدرخشد. جوزپه فورتونینو فرانچسکو وردی (Giuseppe Fortunino Francesco Verdi) موسیقیدان و آهنگساز ایتالیایی سبک رمانتیک در اوایل قرن نوزدهم (۱۸۱۳-۱۹۰۱) است. بیشتر ساختههای وردی در زمینه اپرا نوشته شده و در بین مردم جهان محبوبیت دارد. صاحبنظران موسیقی اهمیت وردی در آهنگسازی اپرا را همتراز بتهوون در سمفونی میدانند. پر بیراه نیست اگر بگوییم هیچ آهنگساز ایتالیایی به اندازه وردی به شهرت و محبوبیت نرسیده است.
در یادگیری موسیقی پشتکار و تمرین بسیار اهمیت دارد. حتی اگر بهترین آموزشگاه موسیقی در تهران را هم انتخاب کنید و در نزد بهترین اساتید نواختن ساز را یاد بگیرید ولی اگر تمرین کافی نداشته باشید نتیجه مطلوبی نخواهید گرفت.
اوبرتو» اولین اپرای وردی بود که در سال ۱۸۳۹ در میلان تولید شد. این اپرا موفقیتهای بسیاری را برای وردی به همراه داشت. مرگ همسر وردی همزمان با دومین اپرای او با نام سلطنت یک روزه» اتفاق افتاد. اجرای این اپرا با شکست مواجه شد به طوری که وردی تصمیم گرفت آهنگسازی را برای همیشه کنار بگذارد. بعدها با تشویق مرلی رئیس لا اسکالای میلان اپرای نابوکا» را ساخت. اولین اجرای این اپرا در سال ۱۸۴۲ شهرت فراوانی را برای وردی به همراه داشت.
بسیاری از صاحبنظران عقیده دارند اپرای مکبث وردی مهمترین و اصیلترین اپرایی است که وردی نوشته است. این اپرا در سال ۱۸۴۷ برای اولین بار به دور از داستان عاشقانه ساخته شد. اپرای اورشلیم» اولین اثر وردی بود که در سبک اپرای بزرگ فرانسوی ساخته شد.
اپرای ریگولتو در سال ۱۸۵۱ بر اساس نمایشنامهای از ویکتور هوگو با عنوان سرگرمیهای شاهانه ساخته شد. این اپرا با وجود صحنههای دراماتیک و تاثیرگذار به ویژه در صحنه پایانی به عنوان یکی از اپراهای مشهور وردی شناخته میشود. اپرای ریگولتو به همراه ایل تراواتوره و لا تراویاتا به سهگانههای جوزپه وردی مشهور هستند.
اوج اپراهای وردی در فاصله سالهای ۱۸۵۵ تا ۱۸۶۷ بود. سه اثر آخر وردی در اپرا برجستهترین آثار او محسوب میشوند. اپرای آیدا با وجود صحنههای تماشایی با بالهها و همسراییها یک اپرای شکوهمند است. اپراهای اتلو و فالستاف آثار اخیر وردی هستند و نسبت به آثار قبل او پختگی موسیقایی بالاتری دارند. وردی در سن هفتاد و سه سالگی اپرای اتلو را بسیار توانمند و پر احساس آفریده است. فالستاف آخرین اپرای وردی شاهکاری کمیک است که در حرف نهاییاش میگوید دنیا سراسر یک شوخی است!
وردی میگوید: در مقوله نمایش طولانی بودن مترادف کسالتبار بودن است و سبک کسلکننده از هر سبک دیگری بدتر.» وردی کارهایش را برای عامه مردم که سرگرمی اصلی آنها اپرا بود میساخت.
وردی در طول دوره فعالیتش از آهنگسازانی نظیر روسینی، بلینی، جیاکومو میربر و به ویژه از جاتانو دونیزتی و ساوریو مرسادانته تاثیر گرفته است. تنها آثاری که بدون هیچ تاثیرگذاری از دیگران نوشته شده اپراهای اتلو و آیدا بوده است.
وردی همواره دنبال موضوعاتی بود که استعدادش در موسیقی را نشان دهد و عطش او را در این هنر فرونشاند. او ارتباط تنگاتنگی با سرایندگان آثارش داشت و تاکید داشت تمام جزئیات حتی به ظاهر بیاهمیت روایت شود تا غنای نمایشی صحنه حفظ شود.
جوهره اپراهای وردی ملودی آوازی است. در اپراهای وردی دوئتها، تریوها و کوارتتهای بسیاری وجود دارند که نشاندهنده احساسات اوست. همسراییها نظیر همسرایی کولیها، راهبها، کاهنان مصری و… در اپراهای وردی نقش بسیار مهمی دارند.
منتقدان آثار وردی عقیده دارند او توجه کمی به مسائل تکنیکی آهنگسازی داشت و در واقع در این زمینه فاقد توانایی بود. وردی در این باره میگوید: در میان تمام آهنگسازان چه پیش از این و چه پس از این، من از همه کمتر آموختهام! با این حال آموختن موسیقی به معنای دریافت درک و دانش موسیقی نیست».
جوزپه وردی در سال ۱۹۰۱ دچار سکته قلبی شد و از دنیا رفت. در مراسم خاکسپاری این آهنگساز برجسته در میلان بزرگترین اجرای عمومی در تاریخ هنر ایتالیا با ترکیبی از چند ارکستر و کر شامل ۸۲۰ خواننده و نوازنده به رهبری آرتورو توسکانینی برگزار شد.
سبک موسیقی رمانتیک از اواخر قرن هجدهم میلادی در موسیقی کلاسیک غربی ایجاد شد. این موسیقی ارتباط تنگاتنگی با نهضت رمانتیک دارد. هنر این دوره به روحیات شخصی هنرمندان بستگی داشته است و برخلاف آثار دوره کلاسیک که در آنها منطق و عقل نسبت به احساسات اولویت دارد، آثار موسیقی دوره رمانتیک سرشار از عواطف و احساسات انسانی است.
اگر به سازهای کلاسیک علاقهمند هستید و یادگیری آن را در برنامههای شخصی خود قرار دادهاید درباره استاد و آموزشگاه موسیقی تحقیق کنید. آموزشگاه موسیقی در تهران زیاد است مهم این است آموزشگاهی را انتخاب کنید که عملکرد خوبی در آموزش موسیقی داشته باشد و هنرجویان بیشتری از آن رضایت داشته باشند.
توجه به فرم موسیقی بیشتر در آثار دوره کلاسیک دیده میشود در حالی که در آثار موسیقی دوره رمانتیک بیان احساسات و حالتهای درونی از اهمیت برخوردار است و به زیباییهای فنی کمتر پرداخته شده است. در واقع در دوره رمانتیک بسیاری از قواعد خشک موسیقی کلاسیک شکسته شد.
روشنی و وضوح از جنبههای مهم آثار موسیقی کلاسیک بود که در موسیقی رمانتیک جای خود را به نوعی ابهام و بیان سمبولیک داد. تجارب بتهوون منبع عظیم الهام برای شکلگیری آثار موسیقی رمانتیک به شمار میآید.
اصطلاح موسیقی برنامهای که در سبک موسیقی رمانتیک مورد استفاده قرار گرفته به نوعی از موسیقی سازی اشاره دارد که دارای موضوعاتی شاعرانه، توصیفی یا حتی داستانی باشد. آهنگسازان این دوره نظیر مندلسون، شومان، برلیوز، لیست، دبوسی و ریچارد اشتراوس نهایت کوشش خود را در نوشتن موسیقی برنامهای به کار بردند. در این دوره کمابیش هر آهنگسازی دارای موسیقی برنامهای بوده است.
یک قطعه موسیقی برنامهای احساسها، شخصیتها و رخدادهای یک داستان مشخص را عینیت میبخشد و صداهای طبیعت را تداعی میکند. برای مثال در رومئو و ژولیت اثر چایکوفسکی که با الهام از اثر شکسپیر نوشته شده است در بخشی که به خصومت خانوادههای رقیب پرداخته شاهد موسیقی پراضطرابی هستیم. عشق دوران جوانی را با ریتمی نرم و لطیف و سرنوشت مصیبتبار دلدادگان را با مارش عزا تجسم میکنیم.
موسیقی برنامهای در اشکال مختلف از زمانهای قدیم وجود داشته است اما در دوره رمانتیک که موسیقی ارتباط تنگاتنگی با ادبیات پیدا کرد بیش از پیش جلوه کرد. سرودن شعر موسیقیایی و نواختن موسیقی شاعرانه در دوره رمانتیک مورد درخواست هنرمندان حوزه ادبیات و موسیقی بود.
شوپن نماد موسیقیدانان عصر رمانتیک است. فرانتس شوبرت، روبرت شومان، چایکوفسکی و یوهان برامس نیز از دیگر بزرگان موسیقی این دوره هستند.
اکثر آهنگسازان این دوره با ادبیات و علوم دیگر آشنایی کافی داشتند و موسیقی و شعر از هم تاثیر فراوانی میگرفتند. در قرن نوزدهم موسیقیِ سازی یعنی موسیقی که تنها برای ساز نوشته شده بود بدون کلام و شعر میتوانست ارتباط احساسی خوبی با مخاطبان برقرار کند. موسیقی سازی در دوره رمانتیک به اوج خود رسید.
رابطه میان موسیقی و شعر از مهمترین دوگانگیهایی است که در موسیقی دوره رمانتیک وجود دارد. قطعات آوازی با نام لید یکی از فرمهای رایج موسیقی قرن نوزدهم است که آهنگسازانی مانند شوبرت، شومان، برامس و هوگو ولف در آنها ارتباط و همبستگی ویژهای بین موسیقی و شعر به وجود آوردند. حتی در موسیقی سازی آهنگسازان برجسته دوره رمانتیک که فاقد کلام است روح تغزلی حس میشود. در مجموع تمایلات ادبی و دیگر هنرها بسیار بر موسیقی دوره رمانتیک تاثیرگذار بوده است.
از دیگر ویژگیهای این دوره بهره از هارمونی رنگارنگ بود. هارمونی کروماتیک که آکوردهای آن دارای صداهایی جز صداهای معمول در هر گام رایج ماژور با مینور هستند در دوره رمانتیک بیشتر به کار گرفته شد. آکوردهای کروماتیک به آثار موسیقی رمانتیک رنگ و حرکت بخشیدند.
شوبرت، کارل ماریا فون وبر، هوفمان و… در دوره پیشارمانتیک از سال ۱۸۱۰ تا ۱۸۳۰٫ شومان، برلیوز، شوپن، مندلسون و… در دوره رمانتیک از سال ۱۸۳۰ تا سال ۱۸۵۵٫ برامس، واگنر، بروکنر، جوزپه وردی و… در عظمت رمانتیک از سال ۱۸۵۵ تا ۱۸۹۰ و مالر، ریشارد اشتراوس، کلود دبوسی و… نسل تریستان از سال ۱۸۹۰ تا سال ۱۹۱۰٫
در دوره رمانتیک آهنگسازانی نظیر نیکولو پاگانینی و پابلو دو ساراساته نیز حضور داشتند که بیشتر به عنوان نوازندگان بزرگ ویولن شناخته میشوند.
در سراسر دنیا سبکهای موسیقی بسیاری وجود دارد. از موسیقی کلاسیک و باروک گرفته تا موسیقی امپرسیونیسم، مینیمال، پاپ، راک، پانک راک، اپرا، جاز، بلوز، هیپ پاپ، رپ، کانتری، الکترونیک، متال و موسیقی عصر نو (New Age). سبک موسیقی یک قطعه شنیداری، نشاندهنده دوره زمانی، ریشههای منطقهای، تکنیک اجرا و سازهای استفادهشده در آن قطعه موسیقی است. در تقسیمبندی دورههای هنری در بخش موسیقی چهار دوره اصلی در نظر گرفته شده است. سبک موسیقی باروک (Baroque Music) اولین سبکی است که پس از رنسانس بین سالهای ۱۶۰۰ تا ۱۷۵۰ ادامه داشته است. در این مقاله قصد داریم با سبک موسیقی باروک بیشتر آشنا شویم.
واژه باروک به معنی استادانه زینت کردن و ماهرانه درست کردن است. اینها ویژگیهای هنرهای دوره باروک در نقاشی، موسیقی، معماری و… است که نشاندهنده اشرافیت و قدرت حکومتهای اروپایی بوده است.
اگر علاقهمند به موسیقی کلاسیک هستید و در نظر دارید نواختن سازی از سازهای کلاسیک را بیاموزید حتما بهترین آموزشگاه موسیقی را انتخاب کنید تا ظرافتهای این هنر بینظیر را بهتر یاد بگیرید.
ویژگی مهم موسیقی باروک یگانگی یا به بیان بهتر یکنواختی حالت موسیقی است. اگر قطعهای از موسیقی باروک آرام و ملایم آغاز شود تا انتها همانطور خواهد بود و اگر هم موسیقی در آغاز شاد باشد تا آخر این حالت ادامه پیدا میکند. البته آثار آوازی باروک از این قاعده مستثنی هستند.
آهنگسازان دوره باروک برای هر حس و حالت انسانی زبانی خاص و مشترک ایجاد کرده بودند تا حسی مشترک را به همه افراد شنونده قطعات موسیقی انتقال دهند. این کار باعث شده بود حتی افراد هم برای ابراز حالتهای خاص شخصی از این آهنگها استفاده کنند.
ریتم هم در سبک موسیقی باروک به جز در موارد اندکی تغییر نمیکند و پیوستگی دارد. تم اولیه قطعه موسیقی به شکلهای مختلف برای مثال حالتهای سوالی و جوابی تکرار میشود. شاید تصور شود موسیقی دوره باروک به دلیل پیوستگی قطعات و تکرار پیاپی یک ایده در ملودی یکنواخت است اما در واقع با ریزهکاریهای فراوان تزئین شده است. به همین دلیل اغلب افرادی که شنونده حرفهای موسیقی نیستند موسیقیهای باروک را شبیه به هم میدانند.
موسیقی باروک تاکید بر ضرب دارد و این ویژگی تفاوت اصلی موسیقی باروک با آثار موسیقی رنسانس محسوب میشود. در موسیقی باروک موسیقی سازی و آوازی از یکدیگر جدا شدند و قواعد جدید هارمونی تدوین شد. در این موسیقی سازهای بادی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است و استفاده از سازهای کلاویهای شکل گرفت.
بافت موسیقی دوره باروک پلی فونیک است و حداقل دو یا چند خط ملودی توجه شنونده را به خود جلب میکند. بافت پلی فونیک از اجرای همزمان چند خط ملودیک و مجزا به وجود میآید. این بافت باعث کامل شدن موسیقی شده و به آن بعد میبخشد.
در انتهای دوره باروک موسیقی دارای بافت چندصدایی بود. خطهای مربوط به سوپرانو و باس مهمترین خطهای ملودی این دوره محسوب میشدند و برای افراد جذابیت بیشتری داشتند.
دوره موسیقی باروک در فاصله میان دوره رنسانس و دوره کلاسیک قرار دارد. این دوره به سه دوره آغازین (۱۶۰۰-۱۶۴۰)، دوره میانی (۱۶۴۰-۱۶۸۰) و دوره پایانی (۱۶۸۰-۱۷۵۰) تقسیم شده است. دوره پایانی باروک نماینده آثار مشهور موسیقی باروک محسوب میشود اما موسیقیدانانی نظیر مونتهوردی دوره آغازین را به یکی از انقلابیترین دورههای تاریخ موسیقی تبدیل کردهاند.
در دوره آغازین باروک موسیقیدانان ایتالیایی بر اساس متنهای پرشور و احساس این دوره اپرا را به تاریخ هنر معرفی کردند. در این دوره صداهای آوازی با خطهایی ملودیک همراهی میشدند.
در دوره میانی موسیقی باروک یک سبک جدید متاثر از ایتالیا در تمام کشورهای اروپایی گسترش پیدا کرد. ویژگی مهم این دوره اهمیت موسیقیسازی بود و در میان سازها خانواده ساز ویولن محبوبیت بیشتری در میان مردم داشت.
در دوره پایانی موسیقی باروک جنبههای هارمونی پدید آمدند. موسیقی پلی فونیک مجددا اوج گرفت و یوهان سباستین باخ نهایت هنر خود را به هنر عرضه کرد.
یوهان سباستین باخ به عنوان نماد موسیقی باروک شناخته میشود. فردریک هندل، کلودیو مونتوردی، آرکانجلو کورلی و آنتونیو ویوالدی نیز از دیگر بزرگان موسیقی دوره باروک هستند.
فلوت یکی از سازهای بادی است که از جنس ف یا چوب ساخته میشود. شکل ظاهری این ساز بسیار شبیه به ساز نی است، اما با طول کمتر. البته برای نواختن لازم است آن را به صورت پهنا بگیرید و بنوازید. به همین دلیل تشخیص آن در یک گروه شلوغ ارکستری از میان جمعیت کار آسانی است. چرا که این ساز به شکل خاصی در دستان شما قرار میگیرد و نواخته میشود.
شما این ساز را میتوانید در آموزشگاه موسیقی راه صبا بیاموزید. این آموزشگاه را میتوانید برای آموزش موسیقی به کودکان خود انتخاب کنید.
صدای این ساز از طریق هدایت هوا به داخل آن ایجاد میشود و شما میتوانید از طریق سوراخهایی که بر روی ساز ایجاد شده، نتهای مختلفی را برای نواختن قطعه مورد نظر خود تغییر دهید. این تغییر صدا به کمک انگشتان شما انجام میشود. باید دقت داشته باشید که برای یادگیری این ساز به یکی از مراکز آموزش موسیقی معتبر مراجعه کنید تا آموزش این ساز را از ابتدا به صورت صحیح و اصولی بیاموزید.
طول فلوت معمولا ۶۶ سانتی متر است و طول قطر آن حدود ۲ سانتی متر است. در صورتی که فلوت از ف ساخته شده باشد، جنس آن یکی از فهای نیکل نقره، مس، روی و حتی طلا است.
فلوت یکی از قدیمیترین سازهای جهان است. قدمت آن به حدود ۹۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد و موسیقیدانها بر این باورند که مبدا پیدایش این ساز در کشور چین و سرزمینهای شرقی بوده است. این فلوتها از جنس چوب گیاه بامبو ساخته میشد. پس از این، ساز فلوت مورد توجه یونانیان قرار گرفت. اما آنها به سلیقه خود ساز را تغییر دادند. فلوت ساخته شده توسط آنها دارای ۶ سوراخ بود و از انتهای ساز نواخته میشد.
این ساز از قرن ۱۲ مورد توجه اروپاییان قرار گرفت. آنها از این ساز بادی در موسیقیهای نظامی استفاده میکردند. سپس در قرن هفدهم این ساز به عنوان مهمترین ساز در موسیقیهای ارکستری دربار شناخته میشد.
برای این ساز در قرن هفدهم اتفاقات مهم دیگری هم افتاد. در اواخر این قرن ساختمان این ساز با ۳ قسمت متفاوت معرفی شد. سر، بدنه و پایه ساز.
امروزه این ساز انواع مختلفی دارد که در ادامه به شما معرفی میکنیم.
این ساز هم مانند سازهای دیگر انواع مختلفی دارد. ممکن است هر کشوری بر اساس سلیقه موسیقی خود در ساختار یک ساز تغییراتی ایجاد کند تا با فرهنگ مردمان آن کشور همخوانی بیشتری پیدا کند. فلوت هم در کشورهای مختلف طرفداران خاصی پیدا کرد و انواع مختلفی از خود را به جامعه موسیقی نشان داد. از میان همه مدلها، فلوت کلید دار بیشترین طرفدار را دارد که نام اصلی آن بوهم است.
فلوت باس یکی از مدلهای این ساز است که توسط یک شخص ایتالیایی ساخته شد. صدای این ساز همانطور که از نامش پیداست، به صورت بم است. این فلوت معمولا از جنس نیکل یا نقره ساخته میشود. شکل ظاهری آن کمی با فلوتهای معمولی متفاوت است. فلوت باس به شکل حرف J و با سر خمیده است.
فلوت آلتو نیز از لحاظ شکل ظاهری به فلوت باس نزدیک است. البته این مدل به شکل فلوت معمولی هم ساخته میشود. به این ساز، فلوت سل هم گفته میشود. زیرا نتهای آن یک چهارم پایینتر از آن نتی که نوشته میشود به صدا درمیآید.
فلوت پیکولو یک ساز کوچک است که آن را گاهی فلوت اکتاو نیز میگویند. جنس ساخت آن معمولا از عاج، شیشه و چوب است. اما امروزه از جنسهای دیگر فات، پلاستیک و رزین هم ساخته میشود. اما شاید بپرسید چرا به آن فلوت اکتاو میگویند. این ساز یک اکتاو بالاتر نواخته میشود و صدای آن به گوش میرسد. این ساز یک نقطه ضعف دارد. آن هم این است که قابلیت نواختن نت C را ندارید.
موسیقی روح و روان ما را نوازش میکند. شروع یادگیری چنین هنری لازمه هوش و استعداد افرادی است که بتوانند احساس خود را از طریق دستان خود بر روی ساز بیاورند. اگر احساس میکنید میتوانید در آینده یک نوازنده یا کارشناس موسیقی متبحر شوید رشته موسیقی انتخاب مناسبی برای شماست.
برای یادگیری حرفهای این رشته بهتر است تحصیلات خود را در دانشگاههای معتبر هنر بگذرانید سپس به دنبال بهترین آموزشگاه موسیقی در تهران باشید تا بتوانید به صورت تخصصی ساز مورد نظر خود را برای یادگیری آغاز کنید.
برای این که در هر رشته تحصیلی موفقیت خود را به دست آورید لازم است خاصتر از باقی افراد باشید. اما این خاص بودن را در دنیای موسیقی چگونه میتوان تعریف کرد؟ امروزه هنرمندان زیادی هستند که از سبک هم تقلید میکنند. ممکن است اثری که ثبت میکنند برای شنونده تا مدتی هم گوشنواز باشد، اما اگر این اثر را به سبک دیگری یا متفاوتتر خلق کنید طرفداران بیشتری را به سمت خود میکشاند. اما قبل از همه این مسائل سعی کنید موسیقی را از پایه بیاموزید.
تحصیل در این رشته نیاز به ذوق هنری در زمینه موسیقی دارد. نوازندگان معروف دنیا آموزش موسیقی را از سنین کم آغاز کردند. آموزش در سنین پایین این امتیاز را به فرد میدهد تا فرصت بیشتری برای تمرین داشته باشد. برای مثلا کودکی که همزمان با تحصیل در مدرسه به آموزشگاه موسیقی میرود میتواند آخر هفته خود را به یادگیری و تمرین بیشتر اختصاص دهد.
اما فردی بزرگسال، کار و شغل دغدغه اوست. شاید در آخر هفتهها زمانی را برای تمرین موسیقی نداشته باشد. همچنین تمرکز برای یادگیری در سنین کم بسیار بیشتر از سنین بالاست. به همین دلیل تاکید میکنیم که آموزش این هنر جهانی را از سنین کم بیاموزید.
اما بسیاری از افراد با وارد شدن به دوره دبیرستان، به این فکر میافتند که آموزش موسیقی را ادامه دهند. مفاهیم آن را از ابتدا و پایه بیاموزند. از همین رو برای ادامه دادن این هنر تحصیل در این رشته را انتخاب میکنند. هنرستانهای زیادی در سطح کشور وجود دارند که مفاهیم موسیقی را از پایه و اصولی به نوجوانان میآموزند. آنها در طی این سالها ساز مورد علاقه خود را پیدا میکنند، یا به سمت حرفه خاصی میروند.
این دوران خوبی برای انتخاب مسیر شغلی و حرفه فردی در آینده است. زیرا پس از پایان دوره تحصیل میتواند برای کسب درآمد خود از این هنر فکر مناسبی داشته باشد تا نتیجه زحمت خود را ببیند.
بعد از سالها آموزش و تمرین نگران آینده شغلی خود میشوید. آموزش و تمرین تا ابد کار مفیدی است. اما زمانی که ما بر این هنر مسلط شدهاید حیف است که از آن درآمدی نداشته باشید. زمینههای شغلی بینظیری با یادگیری این هنر خواهید داشت. شما میتوانید در کارگاههای ساخت ساز فعالیت داشته باشید. سازهای متنوع را تست و عیوب آن را مشخص و اعلام کنید. تعمیرات سازها را بیاموزید.
یکی از بارزترین شغلهای هنری در زمینه موسیقی آموزش ساز به هنرجویان است. شما میتوانید یک ساز را به صورت تخصصی بیاموزید و آن را به شاگردان خود آموزش دهید. البته برای این که آموزشگاه به کار شما اعتماد کند لازم است مدتی تجربه به دست آورید. شاید از شما بخواهند که یک تست عملی برای یکی از اساتید آموزشگاه داشته باشید. همچنین میتوان برای مدتی در خانه خود یک کلاس موسیقی دایر کنید تا کم کم افراد با فن آموزشی شما آشنا شوند.
در صورتی که به آهنگسازی علاقه داشته باشید میتوانید علوم این هنر را بیاموزید و پس از مدتی در استودیوهای ضبط موسیقی فعالیت کنید.
مشاغل دیگری هم در این حوزه وجود دارند. مانند: اجرای موسیقی تئاتر و نمایش، نوازندگی و حضور در گروه کر، ساخت موسیقی فیلم و … .
سازدهنی از خانواده سازهای بادی است. این ساز هم مانند سازهای دیگر نیاز به آموزش نت دارد. به همین دلیل آموزشگاههای موسیقی زیادی برای آموزش این ساز دایر شدهاند تا به هنرجوها به صورت حرفهای و اصولی این ساز را بیاموزند.در ادامه با هم به تاریخچه سازدهنی میپردازیم و با انواع آن آشنا میشویم.
برای یادگیری اصولی این ساز میتوانید به یک آموزشگاه موسیقی در تهران یا شهرستانها مراجعه کنید تا از همان ابتدا با روش حرفهایها ساز دهنی بنوازید.
این ساز تاریخچه کهنی دارد. زادگاه آن به کشور چین باز میگردد. البته این ساز هم طی سالهای دور متوجه تغییرات زیادی شده است. ساز دهنی که در گذشته توسط هنرمندان آن زمان نواخته میشد بسیار متفاوتتر از ساز دهنی در عصر جدید بوده است.
در قرن هفدهم چینیها برای ساخت ساز دهنی از چوب بامبو استفاده میکردند. آنها نام این ساز را شنگ (sheng) مینامیدند که در آن زمان به یکی از پرطرفدارترین سازها تبدیل شده بود. دیری نگذشت که این ساز به کل دنیا توسط بازرگانان معرفی شد.
بعدها در اوایل قرن هجدهم عدهای برای ساخت این ساز از ف کمک گرفتند. با نتیجه گیری از این ساختار جدید دیگر کسی سازدهنی خود را از جنس بامبو نساخت. اما اگر بخواهید بدانید که ساز دهنی که به شکل امروزی وجود دارد را برای اولین بار چه کسی ساخت باید به سال ۱۸۲۵ برویم. شخصی به نام ریتا اولین ساز دهنی مطابق با شکل امروزی را ساخت. این ساز دارای ۱۰ سوراخ صدا و ۲ صفحه برای تولید صدا در دم و بازدم بود. زمانی که هوا از طریق دهان آنها در ساز به گردش درمیآمد، صدا تولید میشد.
حدود ۴ سال پس از این اتفاق شخصی آلمانی به نام مسنر که صاحب شغل ساعت سازی بود شروع به تمرین با ساز دهنی نمود. او با این کار توانست سود مناسبی در کار خود به دست آورد و چنان تاثیری بر روی دیگر همکاران خود بگذارد که آنها هم به ساز دهنی روی آورند.
اگر میخواهید به تازگی با این ساز آشنا شوید و یکی از مدلهای آن را برای آموزش انتخاب کنید باقی مطالب ما را بخوانید. بعد از آشنایی با تاریخچه سازدهنی بهتر است با انواع آن آشنا شوید و یک مدل آن را برای یادگیری آغاز کنید.
سادهترین و ابتداییترین نوع سازدهنی است. سازدهنی مدل ترمولو دارای ۲۴ سوراخ در دو ردیف است. معنی جمله این است که ساز دهنی ترمولو دارای ۲۴ نت است. نام این ساز دهنی بر اساس صدایی که تولید میکند انتخاب شده، ترمولو در زبان ایتالیایی به معنی لرزاندن است.
نام دیگر این ساز، هارپ و یکی از پرطرفدارترین سازدهنیهاست. این نوع ساز دهنی در سبکهای راک، کانتری، وسترن، بلوز و فولک کاربرد دارد. دارای ۱۰ سوراخ دو طرفه به صورت فوت و مکش به صدا در میآید.با ساز دهنی دیاتونیک میتوانید نتهای اصلی را بنوازید و اگر بخواهید با این ساز نتهای دیگری را هم به صدا درآورید لازم است از حنجره و لب و زبان خود هم کمک بگیرید.
تمام نتهای کروماتیک توسط این سازدهنی اجرا میشود. قسمت انتهایی این ساز یک کلید تعبیه شده که کارش این است که با فشردن آن هر نت در حالت فوت یا مکش را به صورت بالاتر بنوازد. کاربرد این ساز در سبکهای موسیقی پاپ و کلاسیک است.
این نوع سازدهنی هم یکی از مدلهای پرطرفدار است که در سایزهای مختلف تولید میشود. این ساز در پس زمینه سازهای دیگر همراه میشود تا یک اثر موسیقی بی نظیر ایجاد کند.
این نوع سازدهنی تنها از طریق فوت و دمیدن به صدا در میآید. برای مکش تلاش بیفایده نکنید. این ساز هم مانند مدل کورد برای پس زمینه با سازهای دیگر به کار میرود.
در مقالات قبلی راجع به بهترین سن یادگیری موسیقی و آموزشگاه موسیقی در تهران برای کودکان توضیح دادیم. کودکان پیش از شروع مدرسه میتوانند آموزش موسیقی را شروع کنند و ذهن خلاق خود را پرورش دهند. به این ترتیب آنها میتوانند در سنین کمتر از ۱۰ سالگی به ساز مورد علاقه خود پی ببرند و در آن حرفهای شوند. در این مقاله میخواهیم از فواید یادگیری ساز ب برای کودکان شما حرف بزنیم. این که چرا بهتر است آموزش موسیقی به کودکان با این ساز شروع شود.
هر چقدر برای یادگیری و تلاش از سنین کمتری شروع به آموزش کنید توان شما برای حرفهای شدن بیشتر از دیگران است. البته همه اینها بستگی به میزان علاقه و استعداد شما هم دارد. ممکن است فردی که از سن بیشتر برای یادگیری موسیقی اقدام کرده باشد، بسیار موفقتر از فردی باشد که از سن ۵ سالگی شروع به آموزش موسیقی کرده است. علاقه و استعداد دو موضوع مهم برای یادگیری هر هنری است.
ساز ب به عنوان اولین ساز آموزش موسیقی به کودکان در نظر گرفته میشود. ساز سادهای که در دل خود مفاهیم زیادی را در دنیای موسیقی میرساند. ساختمان این ساز ساده است که به راحتی میتوان با آن موسیقیهای شعرگونه نواخت. به همین دلیل کودکان علاوه بر یادگیری ساز ب میتوانند شعرهای جدید هم بیاموزند.
ساز ب ظاهر جالبی دارد که کودکان به راحتی با آن ارتباط برقرار میکنند. ظاهر شاد و رنگارنگ که صدای آن توسط دو چوب مدیریت میشود، کودکان شما را جذب خود میکند.
تیغههای این ساز از فهای رنگی ساخته شده که کنار هم قرار گرفتهاند. اندازه این فها باهم یکسان نیستند تا بتوان صداهای مختلف را بر روی آن ایجاد کرد. هر کدام از این تیغهها صدای یک نت را ایجاد میکنند. کودک به کمک دو ابزار که معمولا از جنس چوب ساخته شده، بر روی فهای این ساز ضربه میزند و صدا تولید میکند. البته نواختن آن نیز نیازمند آموزش است. به همین دلیل لازم است برای فرزندان خود کلاس آموزش موسیقی در نظر بگیرید تا از همان ابتدا این هنر را به صورت اصولی بیاموزد.
این ساز برای شروع یادگیری موسیقی بهترین قدم است. دلیل آن را برای شما میگوییم. ذهن کودک شاد و خلاق است. بنابراین با دیدن ساز رنگی رنگی شادتر هم میشود. همین موضوع باعث میشود با روشی جالب داخل دنیای موسیقی شود و آن را بیاموزد.
سادگی نواختن این ساز برای کودک جالب است. این که دو قطعه چوب را بر روی صفحه ای بکوبند و صداهای متنوع ایجاد کنند آنها تشویق به یادگیری میکند.
هر صفحه فی بر روی این ساز، صدای یک نت را ایجاد میکند. در صورتی که این صفحه رنگی باشد به کمک استاد خود به راحتی میتواند نت مورد نظر را یاد بگیرد. پس از مدتی صدای نت را با شنیدن تشخیص میدهد. با یادگیری نتها میتوان آواز خوانی هم به کودکان آموخت. شعرهای متنوعی بر روی این ساز همخوانی دارند که یادگیری برای کودک شما دلنشینتر میشود.
یکی دیگر از فواید یادگیری ب برای کودکان، ابعاد و سایز مناسب آن است. ابعاد آن به قدری است که به راحتی داخل کوله پشتی کودک جا بگیرد و برای حمل آن کودک را دچار مشکل نکند. ممکن است کودک بخواهد هفتهای یک بار برای آموزش به آموزشگاه مراجعه کند، به همین دلیل اگر ساز بزرگی برای او انتخاب کنید هم در هنگام نواختن و هم در هنگام جابجایی آن دچار مشکل میشود.
به کمک ساز ب، کودک شما با مفاهیم ریتم، ملودی، آواز خوانی و صدای نت به خوبی آشنا میشود. فکرش را بکنید کودک بخواهد قبل از این آموزش، به یادگیری یک ساز مشکل بپردازد. احتمال این که او را از یادگیری منصرف کند زیاد است. بنابراین موسیقیدانان پیشنهاد میکنند در مرحله اول کودک خود را به کمک ب وارد دنیای موسیقی کنید.
هنر موسیقی هم مانند هر هنر و علم دیگری بر پایه و اساس قوانینی ایجاد شده است. هر فردی که بخواهد دوره آموزش سازی را آغاز کند باید با مفاهیم اولیه تئوری موسیقی آشنا باشد. درک درستی از تئوری موسیقی داشته باشد تا بتواند همیشه مشتاق یادگیری بماند. در این مقاله میخواهیم شما را با این مفاهیم کلی آشنا کنیم که اگر قصد یادگیری موسیقی دارید، به صورت علمی و دقیق با آن آشنا شوید.
تئوری موسیقی در واقع الفبای اولیه موسیقی است. مانند دستور زبان در هر زبان گفتگویی که در دنیا وجود داشته باشد. شما هم برای نواختن ساز باید با الفبای موسیقی آشنا باشید تا بتوانید احساس درستی از آن به شنونده منتقل کنید. اما زبان موسیقی یک زبان جهانی است. شما اگر دستور زبان یک قطعه را به هر کشوری با خود ببرید، نواختن یک قطعه مشخص را میشنوید. برای یادگیری این مفاهیم میتوانید به دنبالبهترین آموزشگاه موسیقی در تهران باشید.
بنابراین شما با یادگیری نت خوانی، یک زبان جهانی را میآموزید که مورد قبول همه کشورهاست. البته نت خوانی برای هر سازی متفاوت است. هر نت برای ساز مشخصی بسته به ساخت آن ساز نوشته میشود. برای مثال نحوه نوشتن نت یک قطعه برای ساز گیتار با ساز سنتور متفاوت است.
اگر بخواهید با مفهوم نت آشنا شوید ما آن را به سادگی به شما معرفی میکنیم. نتها هفت گونه هستند که با ترکیب آنها یک قطعه از موسیقی پدید میآید. نتها الفبای موسیقی و در واقع دستور زبان موسیقی هستند که راهنمای گام به گام شما برای نواختن ساز مورد علاقه شماست.
مفاهیم ابتدایی که به شما میگوییم لازم است توسط هر هنرجوی موسیقی فرا گرفته شود. این مفاهیم شما را به سمت حرفهای شدن میبرد. بهتر است برای یادگیری آن از نقطه صفر شروع کنید و به تدریج پیشرفت کنید.
اما واقعا به چه صدایی میگوییم موسیقی؟ به هر صدای خوشایندی که بر اساس نظم خاصی ساخته شود موسیقی میگویند. موسیقی دارای رابطه زمانی است. این رابطه زمانی به صورت سکوت مشخص میشود. ریتم و ملودی، تشکیل دهنده موسیقی هستند. پس اگر ریتم و ملودی به صورت زمان و معیار مشخص باشند موسیقی تعریف میشود. موسیقی مجموعهای از صداهای هماهنگ است
حتما برای شما هم پیش آمده که با شنیدن یک موسیقی حالتان دگرگون شود. موسیقی با خود باری از انرژی حمل میکند که آن را به شنونده میرساند. ممکن است با یک قطعه چنان روحیات و احساسات شما فعال شود که خود متعجب شوید. موسیقی را دست کم نگیرید. قادر است در ذهن شما خاطرات زیادی ثبت کند.
حتی شاید روزهایی را با استرس در محل کار حاضر شوید. اما تصمیم بگیرید که چند قطعه از موسیقی دلخواد خود را گوش دهید. بعد از چند لحظه متوجه خواهید شد که حجم عظیمی از استرس و تشویشهای شما از بین میرود. این همان انرژی است که نوازندگان با زبان جهانی نت خوانی به شما القا میکنند.
صدا چیست؟ صدا از ارتعاشات هوا ایجاد میشود. در واقع با جابجایی هوا در ابعاد مختلف، صدا ایجاد میشود. ما انسانها میتوانیم صداهایی در محدوده ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ کیلو هرتز ارتعاش را بشنویم. یکی از ویژگیهای صدا، بسامد آن است. البته صدا ویژگیهای دیگری مانند طول موج و سرعت صدا و دامنه آن را هم دارد.
هر صدایی با توجه به لرزشهایی که دارد به وجود میآید. به هر ثانیه از این لرزشها، بسامد گفته میشود. واحد اندازه گیری بسامد هرتز است. کلمه هرتز برگرفته از نام دانشمند آلمانی است.
همانطور که گفتیم صدا بر اساس لرزش به وجود میآید. این لرزشها میتواند به صورت منظم یا نامنظم باشد. در صورتی که این لرزشها منظم باشد، موسیقی جذابی را ایجاد میکند که برای گوش ما جذاب میشود.
زیر یا بم بودن صدا بستگی به میزان بسامد آن دارد. به طوری که اگر صدای بمی را در موسیقی بشنوید بیانگر آن است که بسامد صدایی پایینی دارد. همچنین بسامد صدایی بالا، صدای زیر را نشان میدهد.
موسیقی در دوره قاجار رنگ دیگری به خود گرفت. در این دوران استادان موسیقی به نواختن و آموزش سازهای سنتی ایرانی پرداختند و این موضوع از جانب دربار هم مورد توجه قرار گرفت.
در آن زمانها ناصرالدین شاه قاجار به ن دربار دستور داد تا مدت ۲ سال برای آموزش موسیقی بکوشند و بعد از دو سال تمرین آنها از نتایج دیده شده شگفت زده شد. ۲ استاد مرد به نامهای سهراب ارمنی اصفهانی و رستم یهودی شیرازی مسئولیت آموزش به ن دربار را داشتند. در آن زمان با توجه به حساسیتهایی که برای حجاب داشتند، ن با پوشش کامل به طوری که تنها صورت آنها نمایان بود، در کلاس موسیقی حاضر میشدند. پس از آن دستهای از بانوان هنرمند طی دو سال به صورت مکرر به تمرین سازهایی که به آنان آموزش داده میشد میپرداختند تا برای روز رونمایی از هنر خود آماده شوند. در آن روزها آموزش موسیقی به کودکان هم از جانب اساتید ماهر انجام میشد. معمولا کودکانی که پدر هنرمند داشتند که در نواختن سازی متبحر بودند، برای آموزش یک امتیاز ویژه داشتند. چرا که یک استاد ماهر مشوق آنها میشد.
به طور کلی از آثار موسیقی در دوره قاجار اطلاعات کافی وجود ندارد. حتی موسیقیدانهای آن زمان هم کتابی از سرگذشت موسیقی آن دوران ارائه نکردهاند.
دوتار، سهتار، تار،کمانچه، سنتور، نی و فلوت از سازهای محبوب در دوره قاجار بودند. در این میان عدهای به نوازندگی مشغول بودند و در طول زندگی خود شاگردانی هم تربیت میکردند. اما به طور دقیق نمیتوان گفت که چه کسی برای اولین بار فنون نوازندگی این سازها را فراگرفت. تاریخ موسیقی ایرانی پر از رمز و راز است و تنها با گفتههای کمی که موجود است میتوان به نتایجی رسید.
اما جالب است بدانید موسیقی در دوره قاجار تنها به سازهای سنتی ختم نمیشد. ساز پیانو نیز در این سالها مورد توجه عدهای از علاقمندان به موسیقی قرار گرفت.
توجه به هنر موسیقی افراد زیادی را هم به سمت خوانندگی تشویق میکرد. در واقع حضور سازها میتوانست با یک آواز برای شنونده تکمیل شود.
در آن سالها از ساز نی و فلوت برای تعزیه خوانی هم استفاده میشد. افرادی که به این ساز علاقمند بودند، به دارالفنون میرفتند. اکبر فلوتی که استاد فلوت در این دوره بود چند صفحه گرامافون از آثار خود برجای گذاشته است.
قدیمیترین فردی که به عنوان نوازنده تار در کتابهای مربوط به دوره قاجاریه شناخته شده، علی اکبر فراهانی است. خانواده او به خاندان هنر شناخته میشدند. علی اکبر فراهانی به موسیقی دستگاهی آگاهی داشت. قدرت او در نوازندگی به قدری بود که کسی توان رقابت با او را نداشت. چرا که دائما نیز از جانب شاه قاجار مورد تحسین قرار میگرفت. او دارای ۳ فرزند پسر بود که ۲ تن از پسران راه پدر را در نوازندگی تار ادامه دادند.
پس از مرگ علی اکبر فراهانی، برادرزاده و شاگرد او مسئولیت آموزش به ۲ پسر علی اکبر را به عهده گرفت. پس از گذشت چند سال میرزاعبدالله که یکی از پسران علی اکبر فراهانی بود توانست در نوازندگی ساز سهتار و تار خبره شود. او این هنر زیبا را از برادر بزرگتر و ناپدریاش آموخت.
غلامحسین درویش که به درویش خان هم شناخته میشد، هنر نوازندگی را در سنین کودکی و در دارالفنون آموخت. بعد از خبره شدن او در گروه موسیقی داماد ناصرالدین شاه به عنوان نوازنده طبل انتخاب شد. او همچنین نوازندگی سهتار را هم آغاز کرد و پس از تسلط کافی شروع به تربیت هنرجویان آن دوره کرد.
محمدحسن خان به عنوان اولین نوازنده سنتور در تاریخ ایران شناخته میشود. به طوری که نام او را سنتور خان گذاشتند. محمدصادق خان که نوازنده کمانچه بود، به شاگردی محمد حسن خان درامد. محمد صادق خان را اولین موسیقیدان ایران میگویند. چرا که علاوه بر نوازندگی کمانچه، سنتور، سه تار، نوازندگی پیانو هم فرا گرفت. او اصول نوازندگی ساز کمانچه را از پدرش آموخته بود و در دربار ناصرالدین شاه قاجار صدای آثار خود را به گوش مردم میرساند.
یادگیری هنر سن و سال ندارد. بهتر است برای آموزش و انجام کارهای هنری که با هر جنبهای که دارند را محدود به سن و سال نکنید. انسانهای خوش ذوق و با انگیزه بهتر با این موضوع کنار میآیند. در این مقاله میخواهیم درباره آموزش موسیقی در میانسالی صحبت کنیم.
شاید بپرسید میانسالی به چه سالهایی از عمر یک انسان میگویند؟ میانسالی دورهای از زندگی هر فردی را میگویند که او نه پیر است و نه جوان. آیا چنین دورهای فرد آمادگی یادگیری هنر موسیقی را دارد یا خیر؟ در جواب شما باید بگوییم بله. یادگیری موسیقی هیچ محدودیت سنی ندارد. تلاش و تمرین برای یادگیری هر هنری شرط موفقیت آن است. البته داشتن استعداد هم باید در نظر گرفت. اگر بخواهید به آرزوی جوانی خود برسید که تا به حال به دلیل مشغلههای زندگی به آن نرسیدهاید، در یک آموزشگاه موسیقی در تهران میتوانید ثبت نام کنید و آموزش این هنر زیبا را آغاز کنید. آموزشگاههای خوب در تمام شهرهای ایران وجود دارند، کافی است کمی تحقیق کنید.
برای تعیین سن میانسالی نظرات مختلفی ارائه شده است. برخی آن را ۴۲ تا ۶۷ سالگی میدانند. این آمار با نظرسنجی از طرف خود مردم صورت گرفته است. به هر حال آموزش هر سازی که مورد علاقهتان باشد، میتواند تاثیرات روانی مثبتی در شما ایجاد کند. همیشه یاد گرفتن به ما حس مفید بودن میدهد. این حس را از خود دریغ نکنید.
همانطور که گفتیم لازم نیست خودتان را برای یادگیری محدود کنید. یاد ضرب المثل ماهی را هر وقت از آب بگیرید، تازه است” بیفتید. بنابراین هر زمانی که احساس کنید میتوانید ساز مورد علاقه خود را برای نواختن بیاموزید، فرصت مناسبی است. یک استاد خوب برای آموزش ساز خود پیدا کنید. در صورتی که امکانش باشد یک جلسه به صورت آزمایشی برای آموزش پیش استاد خود بروید تا راهنماییهای لازم مانند خرید ساز و حتی نحوه تدریس استاد را بشناسید.
اگر پرداخت هزینههای آموزش خصوصی ساز برای شما غیر ممکن باشد، میتوانید در کلاسهای آموزش موسیقی آنلاین شرکت کنید. البته نرمافزارهایی هم وجود دارند که با خرید آن میتوانید آموزش را به صورت ویدیوهای ضبط شده مشاهده کنید.
برای خرید ساز لازم نیست از همان ابتدا گرانترین و حرفهایترین ساز را خریداری کنید. میتوانید یک ساز معمولیتر برای افراد مبتدی را خریداری کنید و بعد از گذشت مدتی برای خرید ساز بهتر اقدام کنید. برای خرید ساز حتما با استاد موسیقی خود م کنید تا ساز مناسب با بودجه و یادگیری شما را معرفی کند.
این طبیعی است که در این سن حوصله شما از کودکان و حتی ۱۰ سال پیش خودتان، حوصله کمتری داشته باشید. این به آن منظور است که آستانه صبر و حوصله شما ممکن است کمتر از کودکان باشد. پس جای نگرانی نیست. شما تنها نیاز به تمرین بیشتر دارید.
برای یادگیری در هر سنی که باشید نیاز به عزم جزم دارید. این که یادگیری را در میانه راه رها نکنید و از شاخهای به شاخه دیگر نپرید. قبل از شروع به یادگیری حتما علایق خود را پیدا کنید. درباره سازها تحقیق کنید و با یک استاد با تجربه صحبت کنید. البته بسیاری از اساتید دو ساز تار و گیتار را برای سنین میانسالی توصیه کردهاند. یادگیری این دو ساز در این سنین آسانتر و قابل فهمتر است، اما این که نیاز به تمرین مداوم دارد دور از انتظار نیست.
تمرین و وقت گذاشتن برای آن مهمترین بخش آموزش موسیقی در میانسالی است. اگر هر روز برای خود یک زمان مناسب برای تمرین مشخص کنید، بهترین نتیجه را خواهید گرفت. اما یک فرضیه دیگری هم وجود دارد که اساتید با تجربه میگویند در هر زمانی که تمرکز و حوصله تمرین داشته باشید بهترین زمان برای مرور جلسات آموزش است. با این حساب در روزهایی که حوصله تمرین ندارید و تمرکز شما بر روی موسیقی نباشد، لازم نیست به خود سخت بگیرید.
درباره این سایت